يکي از مهم‌ترين و مهلک‌ترين اين روش‌ها استفاده از سلاح‌هاي بيولوژيک است.

سلاح‌هاي بيولوژيک نه مانند تفنگ و موشک انسان را از بين مي برند و نه تأثيري بر ساختمان‌ها مي گذارند؛ اين سلاح ها مستقيما با سلامت انسان‌ها در ارتباط هستند.

در حقيقت برخي از دانشمندان که علم خود را به خدمت استکبار درآورده اند، با دستکاري ژنتيکي برخي از بيماري هاي ساده و يا ساختن ماده ژنتيکي جديد که حاوي يک بيماري کشنده باشد يک سلاح بيولوژيک توليد مي‌کنند.

اين بيماري با نفوذ در يک منطقه و به خاطر نداشتن درمان در يک زمان کوتاه مي‌تواند به کشته شدن هزاران نفر منجر شود و اگر جلوي آن گرفته نشود مي‌تواند به راحتي مردم دنيا را نابود کند.

نکته بسيار مهم در استفاده از اين نوع سلاح‌ها که بايد به آن توجه داشت، اين است که ارتش آمريکا در ظرف دهه‌هاي گذشته براي دست‌يابي به اين تسليحات علاوه بر نظاميان خود حتي شهروندان غيرنظامي از همه جا بي‌خبر آمريکايي را نيز قرباني آزمايش‌هاي بيولوژيک کرده و آنها را به عنوان نمونه‌هاي آزمايشگاهي به کار گرفته و از آنان به صورت حيوانات آزمايشگاهي براي تست عواملي همچون گاز خردل، گاز اعصاب، داروهاي روان‌گردان، باکتري‌ها و ويروس‌هاي گوناگون استفاده کرده است.

در سال 2001 سندي از پنتاگون، وزارت دفاع آمريکا به دست آمد که نشان مي‌داد، طي سال‌هاي 1962 تا 1973 هزاران سرباز آمريکايي عمدا در معرض عوامل شيميايي و بيولوژيک قرار گرفتند، عواملي مانند گاز اعصاب، گاز سارين، باکتري اي کولاي (E-coli)، باکتري باسيلوس گلوبيجي (Bacillus globigii)، سياه زخم و طاعون و بر روي نظاميان بي‌خبر از همه جا که توان هيچ‌گونه دفاع يا محفاظتي از خود نداشتند، انواع و اقسام آزمايش‌هاي شيميايي و بيولوژيک انجام شد.

نکته مهم مذکور در اين سند آن بود که اين گزارش "تنها دو روز پس از حملات 11 سپتامبر" منتشر شده بود و در آن زمان به دليل شرايط حاکم بر آمريکاي پس از حوادث 11 سپتامبر هيچ کس توجهي به آن نکرد.

افشاي اين سند و ده‌ها و صدها سند مشابه آن در سال‌هاي اخير موجب شده تا براي بسياري از صاحبنظران و کارشناسان امور بين الملل درباره علت و دليل اصلي ظهور بيماري‌هايي مانند ايدز، بيماري لژيونري، هپاتيت سي، جنون گاوي، ويروس‌هاي عامل خونريزي، تب لاسا، سندرم خستگي مزمن، بيماري جنگ خليج فارس و بيماري‌هاي ديگر سوالات بيشماري مطرح شود.

به ويژه آنکه گزارش‌هاي علمي تاکيد مي‌کنند، در حالي‌که در هشت دهه اول قرن بيست آمار مرگ و مير ناشي از بيماري‌هاي مسري در آمريکا رو به کاهش گذاشته، يک باره و از سال 1981 تا 1995 ميزان ابتلاي به اينگونه بيماري‌ها رشد 58 درصدي را به ثبت مي‌رساند و اين ثابت مي‌کند که هرچه مي‌گذرد، آمريکا و هم‌پيمانانش مانند رژيم صهيونيستي و انگليس و فرانسه به جاي مدرنيزه کردن تسليحات نظامي کار را بر روي تحقيقات بيولوژيک متمرکز کرده‌اند، اين درحالي است که آمريکا تاريخي کهن در استفاده از اين نوع سلاح‌ها دارد.

ويروس ايبولا نخستين بار در سال ۱۹۷۶ ميلادي شناخته شد که در سال ۱۹۷۶ ابولا حدود ۳۰۰ نفر را مبتلا کرد و با شيوع آن از هر ۱۰ نفر مبتلا به بيماري ۹نفر کشته شدند.

در سال ۱۹۹۵ از اين ويروس ۸۰ درصد مبتلايان کشته شدند. در سال ۲۰۱۴ نيز با انتشار مجدد اين ويروس که از گينه شروع شد و به کشورهاي همسايه سيرالئون و ليبريا گسترش يافت حدود ۷۰۰ نفر جان خود را از دست داده‌اند.

اين بزرگترين مورد شيوع ابولا از نظر موارد ابتلا، آمار مرگ و پراکندگي جغرافيايي به حساب مي‌آيد. 

موج اخير شيوع بيماري ابولا در ماه مارس 2012 ميلادي، در گينه کوناکري آغاز شد و سپس کشورهاي مجاور را نيز درگير کرد.

در حال حاضر بيش از 3000 نفر جان خود را به خاطر اين ويروس در کشور ليبريا از دست داده‌اند که برخي گزارشات حاکي از آن است که تعداد مبتلايان به اين بيماري تا 3 برابر اين رقم اعلام شده هم مي‌رسد.

کارشناسان بر اساس يک تحقيق راهبردي معتبر معتقدند:  فقط 40 درصد از موارد منجر به ابتلا يا کشته شدن بر اثر ويروس کشنده ابولا در ليبريا و سيرالئون به طور رسمي اعلام مي شود.

براساس تحقيق سازمان جهاني بهداشت ، اين بيماري که همچنين تب توام با خونريزي ناميده مي شود به ميزان کشندگي حدود 70 درصد رسيده است.

در ادامه روند پيش‌روي اين بيماري در آفريقا، روزنامه «ديلي آبزرور» بزرگترين روزنامه کشور ليبريا در غرب آفريقا با انتشار اسناد علمي، آمريکا را سازنده و منتشر دهنده ويروس ابولا معرفي کرد و نوشت: آمريکا با سلسله عمليات هاي مخفي خود در آفريقا و با اسم رمز «تفاهم نامه 200» ايجاد و گسترش ويروس مهلک ابولا را در دستور کار خود قرار داد.

اين روزنامه در مقاله اي به قلم پروفسور سيرل برودريک افشا کرد: ويروس کشنده ابولا يکي از ارگانيزم هاي اصلاح شده ژنتيکي است (GMO) که به عنوان  اسلحه اي بيولوژِکي توسط شرکتي صنعتي – نظامي در آمريکا ساخته شده است.

نويسنده مقاله در ادامه با طرح اين سوال که آيا ظهور بيماري ها و ويروس هايي از جمله ابولا و ايدز اتفاقي است يا با قصد و تفکر قبلي صورت گفته است؟ مي نويسد: توليد کننده انحصاري اين نوع اسلحه هاي بيولوژيکي در آمريکا، مشخصا وظيفه کنترل و آزمايش ويروس ها و واکسن هاي مربوط به آنرا در قاره آفريقا بر عهده دارد.

پروفسور سيرل برودريک با تاکيد بر اينکه تمام آزمايش هاي مخفي انجام شده توسط اين شرکت آمريکايي در کشورهاي آفريقايي انجام مي شود تصريح کرد: اين موضوع را حتي ميتوان در کتاب "منطقه ي حساس "به قلم «هورويتز» در سال 1998 نيز مشاهده کرد که شرکت هاي صنعتي - نظامي و پزشکي آمريکا چطور با همکاري برخي کشورهاي آفريقا از جمله آفريقاي جنوبي، عمليات هاي مخفي بيولوژيک خود را براي صيانت از اطلاعات امنيت ملي آمريکا و با هدف کاهش نسل و جمعيت در آفريقا با اسم رمز تفاهم نامه 200 آغاز کردند.

وي با اشاره به افزايش فروش اين کتاب واقعي و وحشتناک در آمريکا نوشت: نويسنده کتاب «منطقه حساس»  تمام تلاش خود را کرده تا فقط از حقايق استفاده کند. «هورويتز» در اين کتاب افشا مي کند که بيولوژيست هاي مخفي آمريکا، بيماري و ويروس مهلک ابولا را براي اولين بار در زئير (کنگو) تست کرده و پس از آن بود که اين کشور را به گسترش دهنده ويروس‌هاي بيولوژيکي خود تبديل مي کنند.

پروفسور سيرل برودريک در اين مقاله علمي آورده است: پايگاه هاي زيادي در آفريقا به خصوص در غرب آفريقا تاسيس شده اند تا براي مبارزه با بيماري هاي نوظهور از جمله ابولا، واکسن يا راه درماني را ارائه کنند که همگي آنها زير نظر آمريکايي ها و سازمان هاي وابسته به آن فعاليت مي کنند.

نويسنده مقاله روزنامه ديلي آبزرور بزرگترين روزنامه کشور ليبريا در پايان از رهبران آفريقا ميخواهد تا بر عليه اين جنگ‌هاي بيولوژيکي و ستم‌گري‌ها به پا خيزند و نگذارند تا مردم آفريقا، به عنوان موش آزمايشگاهي براي رسيدن به اهداف کثيف غرب مورد سوء استفاده قرار گيرند.

بر اساس اين گزارش، سه روز پيش هم دکتر درنيس دان پزشک ارشد ليبريا، مهم ترين مقام پزشکي اين کشور پس از جان باختن معاونش براثر ابتلا به تب توام با خونريزي ابولا، خود را قرنطينه کرد.

دکتر دان تصميم گرفته خود و همچنين کارکنان بخش هاي تحت امرش را به مدت 21 روز ( حداکثر دوره خفتگي اين ويروس ) در قرنطينه قرار دهد.

ليبريا بيشترين آسيب را از اين بيماري که از اواخر سال 2013 بر غرب آفريقا سايه افکند، متحمل شده است. بر اساس آمار، ليبريا با ثبت يک هزار و 830 مورد فوت، بيشترين آمار مرگ و مير ناشي از اين بيماري را در ميان ديگر کشورهاي ابولازده غرب آفريقا - گينه، سيرالئون، نيجريه، سنگال- به خود اختصاص داده است.

با مشاهده شدن نمونه‌هاي ايبولا در آمريکا، اين کشور تصميم جدي خود را براي مقابله با اين ويروس گرفته است؛ به طوري که پيش از اين اوباما اعلام کرد يک گروه نظامي را براي مقابله با اين بيماري به آفريقا مي فرستند.

اما هدف اصلي آمريکا از اين اقدام چيزي جز نسل کشي در آفريقا به ويژه ليبريا نيست؛ اين کشور در سال 1847 توسط بردگان آزادشده‌اي که از آمريکا به قاره آفريقا بازگشته بودند بنياد شده و يکي از قديمي‌ترين جمهوري هاي قاره آفريقا است.

ليبريا پس از درگيري‌هاي دروني زيادي که داشت و سال‌ها مشکلات خود را پشت سر گذاشت؛ بالاخره طي سال‌هاي اخير توانست به يک استقلال نسبي دست پيدا کند و جمعيت اين کشور به طور چشمگيري در حال گسترش بود.

از طرف ديگر آمريکا مي تواند به بهانه مبارزه با اين بيماري به اين کشور ورود نظامي داشته باشد تا از اين طريق بر معادن سرشار زغال سنگ و طلاي اين کشور مسلط شود و در کنار آن تحقيقات خود را بر روي اين بيماري شروع کند و آزمايش‌هاي لازم را براي کامل کردن تحقيقات بر روي سلاح‌هاي بيولوژيک خود شروع کند.

در صورت افزايش جمعيت اين کشور، از آنجايي‌که جمعيت زيادي از مسلمانان در اين کشور زندگي مي‌کرد و اين کشور يکي از مخالفان سرسخت آمريکا بود؛ اين کشور يک خطر جدي براي آمريکا محسوب مي‌شود.

در حال حاضر با ورود اين بيماري در آمريکا، مسئولان اين کشور از هراس رواج ايبولا در آمريکا دست به دامان دانشمندان خود شده‌اند تا درمان اين بيماري را هرچه سريعتر شروع کنند.

انتهاي پيام/ط